ای مادر ای مادر
چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادر تو است
ای مادر ای مادر
من از خاکِ پای تو، سر بر ندارم
مگر لحظهای که دگر سر ندارم
مگیر از سرم؛ سایهی چادرت را
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
ای مادر ای مادر
چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادر تو است
ای مادر ای مادر
من از خاکِ پای تو، سر بر ندارم
مگر لحظهای که دگر سر ندارم
مگیر از سرم؛ سایهی چادرت را
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
حتی اتاک الیقین
دستورالعمل سلوکی
یقین با مراتبش(علمالیقین، عینالیقین، حقالیقین) اوج مراتب سلوک انسان عارف است که به مشاهده مبدٲ و معاد بلکه توحّد میرساند. اما نور یقین چگونه در سالک میتابد؟
ابن ابی لیلی از امیرالمومنین [علیهالسّلام] روز جنگ با اهل شام شنیده که فرمود:
"ای مومنان! هرکس ظلم و تجاوزی را ببیند که به آن عمل میشود(پیرو مییابد)، و کار زشت و منکری که مردم را بدان دعوت میکنند:
اگر "در دل" آنرا منکر شود و زشت شمارد، رسته و برئ است.
و هرکس به زبان انکار کند، پاداش خواهد داشت و از آن دیگری برتر است.
و هرکس با شمشیر انکار کند تا چنان شود که سخن خدا برتر آید و سخن ستمکاران فرو افتد؛ آنکس است که "به راه هدایت رسیده" و "نور یقین بر دلش تابیده است"(نَوَّرَ فِی قَل٘بِهِ ال٘یَقیِن). وسائل ج ۱۶ ص۱۳۳
این دستوری سلوکی است که در بستههای مرشدهای سیروسلوک -بجز عارفان قائم به قسط- جایش خالی است. امام خمینی بابش کرد و مثل حاج قاسمها طیاش کردند.
نشانش در زیارات معصومین بسیار است: "جاهدتَ فی سبیلِالله حتّی اتاک الیقین: در راه خدا مجاهده کردی تا به یقین رسیدی".
محسن قنبریان