بچه‌های مَمّدگِره

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم بچه‌های همدان؛ بچه‌های صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بی‌ادعا؛ یاران حسین علیه‌السلام؛ یاوران دین خدا ..

بچه‌های مَمّدگِره

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم بچه‌های همدان؛ بچه‌های صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بی‌ادعا؛ یاران حسین علیه‌السلام؛ یاوران دین خدا ..

بچه‌های مَمّدگِره
  • ۰
  • ۰

مشق دوّم _ دیده‌بانی در سال ۱۳۶۰ 


عراقی‌ها پس از تصرف قصرشیرین، تا نزدیک سرپل‌ذهاب آمدند ولی وارد شهر نشدند و روی چند ارتفاع بلند و مشرف به شهر استقرار یافتند. ولی بین این ارتفاعات راه برای شناسایی و رفتن به عمق باز بود. گروه‌های شناسایی تحت نظر فرماندهان محور از حد فاصل ارتفاعات و به موازات جاده سرپل‌ذهاب - قصرشیرین به پشت دشمن می‌رفتند و بر می‌گشتند البتّه پیش آمده بود که با دادن گرا به خمپاره‌انداز مستقر در شهرک المهدی، به غیر شناسایی کار دیده‌بانی و اجرای آتش داشته باشند. 

   من تازه چند روز روی دیدگاه قراویز مستقر بودم که یک روز حبیب مظاهری -یکی از فرماندهان محور میانی- صدایم زد و گفت: «مهدی! بی‌سیم را بردار و راه بیفت.»

   نپرسیدم که کجا و نگفتم که من دیده‌بان هستم و باید روی ارتفاعات قراویز باشم. 

   به راه افتادیم و از کنا روستای «جگر محمدعلی» و از لابه‌لای درختان لیمو شیرین عبور کردیم و به جایی رسیدیم که باید مسیری را خمیده و پامرغی می‌رفتیم. 

   نزدیک شهر به پشت مواضع دشمن رسیدیم. حبیب گفت: «باید سنگرهای دشمن را با آتش ورچینی» 

   چیزی که من در آموزش یادگرفته بودم، کار از دیدگاه ثابت بود و بلد نبودم که وقتی دیده‌بان به شکل نفوذی و در حال حرکت است چگونه باید زاویه خود را با قبضه‌ها هماهنگ کند، به حبیب نگفتم که این نوع دیده‌بانی را کار نکرده‌ام. نقشه‌ها را باز کردم و به شکل کاملا ابتکاری، معمای زاویه را یافتم و به قبضه خمپاره‌انداز مستقر در شهرک المهدی، گرا دادم و دست بر قضا گلوله خوب و دقیق روی اهداف ریخته شد و حبیب با خوشحالی گفت: «مهدی کارت حرف نداشت» و من یاد سفارش مَمّدگِره افتادم که گفته بود هیچ‌گاه مغرور نشو و همیشه بگو: «و ما رمیتٌ اذر میت و لکن‌الله رمی» 


شناسنامه خاطره 

راوی: محمد مهدی بادامی، دیده‌بان سپاهی اعزامی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان

مکان و زمان وقوع خاطره: استان کرمانشاه، جبهه سرپل‌ذهاب، زمستان ۱۳۶۰ 

مکان و زمان بیان خاطره: همدان، باغ موزه دفاع مقدس ۱۳۹۴/۰۳/۲۳


کتاب---------------------

        بچه‌های مَمّدگِره


علمدار قراویز سردار شهید حبیب‌الله مظاهری 


شهید محمدرضا منوچهری

شهید محمدرضا منوچهری (مَمّدگِره)



صوت خاطره مشق دوّم بچه‌های مَمّدگِره دیده‌بانی در سال ۱۳۶۰ 

  • ۹۷/۰۴/۰۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی